نتایج جستجوی عبارت «محمد قاسم عنبری مشکان کمک تیربارچی شلمچه ۱۳۴۷/۱/۴ ۱۳۶۵/۱/۲۳ ۱۳۶۶/۲/۷» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی اکبر احمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی اکبر احمدزاده »
شهیدان مست جام لایزالند فرشته صورت و عرشی خصالند علی‌اکبر سال 1346 در شهرستان نی‌ریز میان خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و در محیط چنان خانواده‌ای رشد و نمو یافت تا این که به محیط علم و دانش گام نهاد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی سپری، سپس وارد مدرسه راهنمایی ولی‌عصر(عج) شد و پس از اتمام تحصیلات دوره راهنمایی به دبیرستان شعله نی‌ریز راه یافت. تحصیل در دبیرستان را نیمه‌تمام رها کرده و به خدمت...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اسحاق ولی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسحاق ولي زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم این چند کلمه وصیتنامه را برای چندمین بار می‌نویسم. با کمال صحت و سلامتی جسمی و روحی این جانب اسحاق ولی‌زاده فرزند ابراهیم، شماره شناسنامه 10، صادره از مشکان نی‌ریز. بنده در حدود هشتاد هزار تومان بدهکارم که تمام آن در دفتر حساب بنده نوشته شده و خانواده بنده از آن کاملاً باخبرند و اول از اموال بنده بدهی مرا بدهید و بپردازید. وکیل و وصی من خود همسرم است تا بچه‌ها کبیر شوند انشاءالله....
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید شهرام شرقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که تفسیرگر آیه‌های عشق و بندگی در دنیای خاکیان شدند. در حریم وصل، چون مجنون، قدم در کوی لیلی نهادند و سر و جان را به میدان معامله برده و رشته کار را یکجا به دست یار سپردند. آری! سخن از شهرام است. از واصل طریق الی الله و عرش نشین سنگر توحید. از مجنون‌صفتی که گل وجودش، سال ۱۳۴۷ در یک‌شب پربرف زمستانی، در شهر تهران، میان باغی شکفت که باغبانش افسری...
شهدای سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر عبدالحسین بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
با دیدن چهره‌ات در پشت قاب عکس، دلم می‌لرزد و می‌خواهم در فراق تو اشکی چون سیل از دیده روان کنم، اما عقل نهیب می‌زند؛ او خود راه را انتخاب کرده بود و شهادت را بهترین و نزدیک‌ترین راه برای رسیدن به مقصود می‌دانست. به یاد تو که سال ۱۳۴۴ در شهرمان نی‌ریز، خانه کوچک و ساده ما را منور کردی و با اذان و اقامه، روح و جانت الهی شد؛ ماندیم و ساختیم. عبدالحسین، کودکی را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حبیب ابراهیم اکبرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
عطر دل‌انگیز وجود حبیب، ۱۳۳۴/۲/۱ در شهرستان نی‌ریز همراه با رایحه گل‌های محمدی در فضای خانه‌ای که اهل آن به عشق قرآن و ائمه اطهار (ع) زندگی را می‌گذراندند پراکنده شد و نوای دل‌نشینش با آواز بلبلان درآمیخت. دوران شش‌ساله تحصیلی نظام قدیم را در مدرسه ششم بهمن نی‌ریز طی نمود و دوره متوسطه را در دبیرستان شهید رجائی (شعله سابق) آغاز کرد و ادامه داد. حبیب، انسانی باایمان و معتقد به نماز و اصول دین بود و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید نظر نمایانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زیباترین قصه‌های انقلاب اسلامی، حدیث عاشقانی است که به گرد شمع انقلاب، بال‌وپر را سوخته و خاکستر پسندیدند تا نشانی از آنان برای نسل آینده باشد. شهید نظر نمایانی از دلدادگانی است که اول مهر سال ۱۳۴۵ در نی‌ریز، میان خانواده‌ای زحمتکش و متدین چشم به جهان گشود. از همان کودکی با رنج و درد خو گرفت و به علت اوضاع خاص زندگی نتوانست به تحصیل بپردازد. از وقتی‌که پاهایش توان رفتن و بازوانش توان برداشتن را یافت،...
زندگینامه جانباز احمد کاغذ دست
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد کاغذ دست فرزند محمد حسن، در تاریخ 20/9/1345 در خانواده‌ای ساده و مذهبی در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود‌. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی و سال اول دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی به پایان رساند‌. برای شرکت در جنگ تحمیلی و دفاع از مرزهای کشور اسلامی،‌ درس و مدرسه را رها نموده و تا سال 1365 که شدیدا" مجروح گردید مداوما" در جبهه‌ها...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی اکبر مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
چشمان منتظر، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۹ در خانواده متدین مولا زاده در انتظار رسیدن مسافری بودند که بر سفره افطار آن‌ها طلوع کند و محیط کوچک خانه را رونقی نو بخشد. علی‌اکبر، از راه رسید و در کنار خانواده عشق به ولایت و ائمه اطهار (ع) را به‌خوبی فراگرفت. از همان سنین کودکی هوش سرشار و برجستگی فوق‌العاده خود را در زمینه‌های متعدد نشان داد، بطوریکه زبانزد اقوام شد. در خانه او را بانام زیبای جواد نیز...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مسعود کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نی‌ریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بی‌آلایش،‌ ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازه‌داری امین و متدین بود، از همان کودکی امانت‌داری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامعباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
دریکی از روزهای زیبای خداوند، در شهرآبادان، سال ۱۳۴۵ در میان خانواده‌ای مسلمان و متدین چهره کودکی دل‌نشین فضای خانه را نورانی کرد. نام او را «غلام عباس» نامیدند تا با اقتدا به سپه دار کربلا در آینده‌ای نه‌چندان دور برای دفاع از راه حسین (ع) بی‌مهابا از تن و جان بگذرد. غلام عباس دوره ابتدایی و راهنمایی را در آبادان پشت سر گذاشت و سپس ترک تحصیل‌کرده و مشغول کار شد. در کنار کار و مشغله‌های روزمره...